به نظر می رسد به طور کلی از آن چشم پوشی شده، اگر چه قبلا از آن نام برده شده است. برخی از خمیرهای سیمان در بسیاری از بتن های شبه اصلی، شامل وصله ها یا نواحی موضعی مشخصی می باشند که دارای تخلخل زیاد قابل مشاهده بوده و شامل دانه های درشت سیمان، در صورت وجود می باشند؛ این نواحی امیخته با نواحی دیگری هستند که به طور موضعی مملو از دانه های درشت سیمان بوده و تنها فضای حفره ای محدودی را از خود نشان می دهند. نمونه ای که در شکل 2-10 نشان داده شده، از یک بتن 28 روزه که با نسبت w:c برابر 45/0 در آزمایشگاه مخلوط شده، تهیه شده است. این نواحی (یا «وصله ها») با تخلخل موضعی به شدت متفاوت، توسط رایتر در ملات های آزمایشگاهی شناسایی شدند که برای الگوبرداری از ملات های مطالعه شده توسط وینسلو و همکاران، تهیه شده بودند، اما توسط آنها به صورت میکروسکوپی مورد بررسی قرار نگرفته بودند. نتایج MIP از این ملات ها که قبلا تفسیر شده بود، نفوذ و رد شدن از ITZها را برای ملات ها حاوی مقدار بالای ماسه، نشان داده بود.
شکل 2-10- نمونه ای از بخش های متخلخل و متراکم در یک بتن 28 روزه و با نسبت آب به سیمان 45/0
اندازه وصله های متخلخل، متغیر است ما معمولا عرض آنها برابر mµ200 می باشد؛ یعنی یک وصله تقریبا کروی با این ابعاد در بتن، شامل حجم خمیری معادل حدود m3µ 106×4 می باشد.
در بسیاری موارد، مرزهای میان وصله های متراکم و متخلخل مجاور یکدیگر، به طرز شگفت آوری مشخص و واضح می باشد.
شکل 2-11 چنین مرزی را در یک نمونه ملات هیدراته شده در آب آهک برای مدت زمان حدود 7 روز نشان می دهد. ملات نشان داده شده در واقع یکی از نمونه هایی است که در ابتدا توسط وینسلو و همکاران تهیه شده بود؛ بخشی از آن در سن 28 روزه برای آزمایش در MIP نمونه برداری شد و باقیمانده آن در آب آهک نگهداری گردید. در سال 2003، از این ملات مجددا نمونه برداری شد و در SEM مورد آزمایش قرار گرفت. مشاهده می شود که در عین حال که محصولات هیدراسیون در بلندمدت، ناحیه متراکم سمت راست را پر کرده اند و تنها چند حفره قابل مشاهده به جا مانده است، وصله متخلخل در سمت چپ برخلاف نگهداری بلندمدت در زیر آب، به طرز قابل توجهی بسیار متخلخل باقی مانده است.
شکل 2-11- مرز مشخص میان نواحی متخلخل و متراکم در ملات با نسبت آب به سیمان 45/0 هیدراته شده در آب آهک برای مدت تقریبی 7 سال. به پرشدگی اساسا کامل حفرات در خمیر متراکم در سمت راست مرز توجه نمایید.
نسبت وصله های متخلخل برای بتن هایی با نسبت های w:c بالاتر، به وضوح بیشتر می باشد. برای بتن های با نسبت های w:c حدود 4/0، یعنی کران پایین محدوده نسبت w:c در بتن های شبه اصلی، تعداد وصله های متخلخل نسبتا کم بوده و به طور کلی تمایل به جدایی از یکدیگر دارند. در مقابل، در بسیاری از بتن های با نسبت w:c بسیار بالا بررسی شده اند، نواحی متخلخل غالب بوده و تمایل به نفوذ را نشان می دهند؛ نواحی موضعی از خمیر متراکم، که از نظر ظاهری مشابه با نواحی متراکم در سمت راست شکل 2-11 می باشند؛ نیز یافت می شوند اما به نظر می رسد که آنها از یکدیگر جدا می باشند.
به ویژه در بتن های با نسبت w:c پایین تر، بسیاری از وصله های متخلخل همانند مثال نشان داده شده در شکل 2-10، از مرز دانه های ماسه تفکیک می شوند و البته برخی دیگر نیز به وضوح اینگونه نیستند. محدوده وصله های متخلخلی که از روی مرز دانه های ماسه تفکیک می شوند، حتی از بیشترین محدوده تخمینی ITZهای معمول نیز تجاوز می نمایند. باید توجه شود که اندازه چنین حفره های متخلخلی به اندازه بزرگی معمول فضاهای موجود بین بسیاری از دانه های ماسه در بتن ها می باشد.
مطالب مرتبط با این مقاله را در این بخش از کلینیک بتن ایران دنبال نمایید انواع ملات های ساختمانی شامل چه مواردی است؟ چسب بتن چیست
باید ذکر شود که اخیرا وانگ و بونفلد وجود وصله های متراکم و متخلخل را مورد سوال قرار داده و حضور آنها در SEM پس پراکنش را به یک محصول مصنوعی مربوط به نفوذ ناقص رزین اپوکسی مورد استفاده در SEM پس پراکنش، نسبت دادند. در عین حال که وجود وصله های متخلخل و متراکم مکمل یکدیگر در ابتدا در SEM پس پراکنش مشاهده شده است، اما این وصله ها به سادگی در آزمایش SEM الکترونی ثانویه از سطوح صیقل یافته و نیز در میکروسکوپی نوری فلوئورسنت مقاطع نازک، قابل مشاهده می باشند. به علاوه، چندین سال پیش، لندیس، ملاتی با روش اختلاط معمولی و w:c برابر 6/0 را با استفاده از یک ماسه بتنی ریزدانه (حداکثر اندازه در حدود mm4/0) تهیه نمود. بخشی از ملات به صورت استوانه ای به قطر mm4 قالب گیری شد و برای مدت حدود 30 روز با رطوبت عمل آوری گردید و سپس در مدت زمان مشابه در هوا خشک گردید. تکه کوچکی از آن شکسته و جدا شد و در آزمایشگاه ملی بروکهاون و در مرکز ملی نور سینکروترون، در معرض یک دسته پرتو سینکروترون قرار گرفت تا داده های مربوط به تصویر برداری پرتونگاری مقطعی محاسبه شده، به دست آید. این نتایج با کمال میل به صورت یک سری از تصاویر شامل تقریبا 500 تصویر متوالی پردازش شده هر یک به فاصله mµ2/1 در اختیار قرار گرفت. وضوح درون صفحه ای نیز برابر mµ2/1 پیکسل می باشد.
شکل 2-11، یکی از این قطعات را نشان می دهد. قسمت های بزرگتر و اغلب به رنگ خاکستری یکنواخت، دانه های ماسه می باشند. ذرات سفیدرنگ کوچکتر و مجزا از هم، به وضوح هسته های سیمانی هیدراته نشده باقیمانده هستند که توسط توده ذرات احاطه شده اند. مشاهده می شود که در گوشه چپ پایین تکه ملات (با علامت 'A')، وصله متراکمی شامل هسته های ذرات سیمان هیدراته نشده به صورت فشرده، وجود دارد. در قسمت بالا و اندکی به سمت راست این وصله که کاملا ا زآن متمایز می باشد، ناحیه ای از خمیر متخلخل با وضوح بیشتری که شامل هیچگونه سیمان غیر هیدراته نیست، قابل مشاهده می باشد. این تمایز در یک ساختار وصله متراکم/ وصله متخلخل در نمونه ملات لندیس، از اهمیت ویژه ای برخوردار است، چرا که این آزمایش شامل هیچگونه آماده سازی نمونه نبود و بنابراین وجود هرگونه محصول مصنوعی مربوط به آماده سازی نمونه، غیرممکن می باشد.
شکل 2-12- تصویر پرتونگاری محاسبه شده از صفحه ای از یک تصویر سه بعدی از ملاتی با نسبت آب به سیمان 45/0 خشک شده در هوا. ناحیه گوشه سمت چپ پایین ('A') یک بخش متراکم را تشکیل می دهد که با بخشی متخلخل ('B') از دانه ماسه بالای آن جدا شده است.
تاکنون شاید اولین تشخیص روشن انتشار یافته از وجود و اهمیت احتمالی چنین وصله های موضعی در بتن، توسط آیدورن ارائه شده باشد که براساس مشاهدات صورت گرفته در آزمایش های مقطع نازک فلوئورسنت از یک بتن دریایی در حال تخریب می باشد.
نسبت کلی w:c بتن در حدود 45/0 بود، اما آیدورن وصله های متخلخل و متراکم متمایزی را با نسبت های موضعی w:c بسیار متفاوت، مشاهده نمود که این مطلب از طریق شدت موضعی فلوئورسنت مشخص گردید. او برآورد نمود که وصله های متخلخل، نسبت های w:c موضعی متمایل به سمت 0/1 را از خود نشان داده اند؛ و در مقابل، وصله های متراکم نسبت های w:c موضعی تنها در حدود 20/0 را از خود نشان داده اند.
آیدرون توجه نمود که ساختار وصله ای، از «ریزوصله های» متخلخل و متراکمی ایجاد شده است که قبلا در بتن تازه وجود داشته اند. بررسی دقیق تصاویر SEM پس پراکنش از ملات های تازه آماده شده توسط کیلسن، که یکی از آنها در شکل 2-2 نشان داده شده است، ظاهرا این ایده را تایید می کند.
حفرات در بتن تازه
بررسی شکل 2-2، تجمع دانه های بزرگ سیمان در نواحی موضعی و یجاد نواحی دیگری با مقدار آب موضعی بیشتر را که تقریبا خالی از چنین دانه های سیمان هستند، نشان می دهد.
این بررسی ها، بر این امکان دلالت دارند که وصله های موضعی ممکن است به سادگی ناشی از عدم اختلاط کافی باشند. با این وجود، در تلاشی به منظور بررسی ویژه این فرضیه، به روشنی مشخص گردید که اختلاط طولانی مدت بتن تازه در یک مخلوط کن کارآمد، موجب از بین رفتن وصله های موضعی نمی گردد. به علاوه، تلاشی که اخیرا صورت گرفته نشان داده است که با کمال تعجب، پخش کامل بتن تازه بر اثر استفاده از مقدار بالای فوق روان کننده نیز، موجب از بین رفتن این وصله نشده است.
توضیحات و دلایل ممکن برای این یافته ها از نظر ظرفیت نفوذ بتن و جنبه های دوام، مطلبی است که همچنان باقی است و باید به آن پرداخته شود. آیدرون خرابی بتن دریایی را که خود آزمایش نموده است، به طور ویژه به ورود آسان یون های خارجی به داخل وصله های متخلخل نسبت می دهد. مقدار موجود وصله های متخلخل موضعی ومیزان اتصال آنها در ساختار سه بعدی بتن های معمولی، موضوعی است که قطعا در خور تحقیق و بررسی می باشد.
مطالب مرتبط با این مقاله را در این بخش از کلینیک بتن ایران دنبال نمایید
تغییرات بین بتن ها و بتن شبه اصلی
قرار گیری حفره ها در بتن
مطالب مرتبط با این مقاله را در این بخش از کلینیک بتن ایران دنبال نمایید
هدف از این پژوهش در وب سایت کلینیک بتن ایران، گردآوری مجموعه ای از اطلاعات و بررسی ها در ارتباط با عناوین جاری مربوط به دوام بتن و ترکیبات سیمانی می باشد. ممکن است این پرسش منطقی مطرح گردد که امروزه که بتن و مصالح مرتبط با آن با موفقیت چشمگیری در پروژه های ساخت و ساز مهم مورد استفاده قرار گرفته است. در حقیقت، چندین سازه باستانی بتنی مانند پانتئون در روم، و سازه های بنایی با درزهای ملاتی مانند پل دره ای پونت دوگارد در نزدیکی نیم در جنوب فرانسه (شکل 1-1)، با کیفیت بسیار خوب تا به امروز باقی مانده اند. این مثال ها و نمونه های دیگری از کار ساخت و ساز رومی ها حاوی سیمان های هیدرولیکی ساخته شده از آهک و خاک آتشفشانی (یا آلومینوسیلیکات های شیشه ای مشابه که در مجموع تحت عنوان پوزولان ها نامیده می شوند، زیرا پوزولی در نزدیکی ناپلز، منبع طبیعی این مصالح بوده است)، حتی در موارد قرارگیری در معرض محیط های خورنده مرطوب، دوام قابل توجهی را از خود نشان داده اند. یک تصویر فوق العاده تهیه شده توسط دیوی که نشان دهنده بخشی از یک موج شکن رومی می باشد که در نزدیکی ناپلز به مدت دو هزاره (شکل 1-2) در معرض آب دریا بوده است، نشان می دهد که ملات درزهای متصل کننده بلوک های سنگی تا به امروز، بسیار بهتر از خود بلوک های سنگی که شدیدا خورده شده اند، دوام آورده و مقاومت نموده اند.
شکل 1-1- پونت دوگارد، بخشی از پل دره ای 50 کیلومتری ساخته شده توسط رومیان در قرن اول میلادی در نزدیکی «نایم» در جنوب فرانسه با درزهای ملاتی حاوی سیمان پوزولانی
شکل 1-2- یک موج شکن رومی ساخته شده در زمان «اپوس رتیکولاتوم»، با درزهای ملاتی حاوی یک سیمان پوزولانی
در عین حال که احتمالا رومی ها تا اواخر قرن سوم پیش از میلاد، راهکار تولید سیمان های هیدرولیکی پوزولانی بادوام را کشف کرده بودند، اما به نظر می رسد که خواص و ویژگی های ترکیبی این مصالح تا حدود 250 سال پیش تا حد زیادی ناشناخته بود تا اینکه جان اسمیتون (شکل 1-3)، اولین شخص انگلیسی که خود را مهندس عمران نامید، بررسی های سیستماتیکی را درباره رفتار ملات های حاوی آهک و پوزولان های حاصل از منابع مختلف، انجام داد. این کار، با هدف کاربردی انتخاب یک ترکیب بادوام از سیمان پوزولانی برای استفاده در ساخت ادیستون لایتهوس (59-1356) صورت گرفت و منجر به یافته های مهمی گردید که سرانجام منتشر گشت (اسمیتون، 1971) و مسیر را برای برخی پیشرفت ها در توسعه چسباننده های سیمان هیدرولیکی در طول نیم قرن بعدی و پس از آن، هموار نمود. برجسته ترین این پیشرفت ها، اختراع «سیمان پرتلند» بود که از طریق حرارت دادن مخلوط های مواد حاوی کلسیم (آهکی) و خاک رس (رسی) در دماهای بالای مناسب، تولید می شد. یک سیمان ترکیبی از این نوع در سال 1824، درست یک قرن پس از تولد اسمیتون، توسط یکی دیگر از ساکنان قبلی لیدز یعنی ژوزف اسپدین به ثبت رسید که نقش او (مانند اسمیتون) توسط لوحی آبی بر روی یکی ساختمان های شهر به یادگار گذاشته شده است (شکل 1-4).
شکل 1-3- یک لوح منقوش بر روی ساختمانی در لیدز به یادبود جان اسمیتون (1792-1724)
شکل 1-4- یک لوح منقوش بر روی ساختمانی در لیدز به یادبود جوزف اسپیدن (1855-1778)
مدرک مناسبی از دوام محصول تولید شده توسط اسپیدن در شکل 1-5 ارائه شده است که مجسمه ای ساخته شده از ملات مربوط به «کودکی ساموئل نبی» را نشان می دهد که تصور می شود در حدود سال 1850 توسط فرزند بزرگتر ژوزف یعنی جیمز اسپیدن ساخته شده باشد. این مجسمه در سال 1974 در فضای آزاد در باغ یورک شایر برادرزاده بزرگ ژوزف اسپیدن قرار داده شد. این مجسمه بدون تردید برای مدت بیش از یک قرن در معرض تغییرات آب و هوایی قرار داشته و بر روی آن پوششی از خزه و گلسنگ مشاهده شده است. جزئیات بیشتری از منشا این مجسمه در نوشته ای از بارفوت (1975) ارائه شده است که توسط مقاله ای طولانی از همین نویسنده کامل شده و درآن به داستان مربوط به ژوزف اسپیدن و دو پسرش، جیمز و ویلیام، که هر دو در توسه اولیه صنعت سیمان نقض داشته اند، پرداخته شده است (بارفوت، 1974).
شکل 1-5- «کودکی پیامبر ساموئل»، تندیسی ملاتی که گفته می شود توسط جیمز اسپیدن در حدود سال 1850 ساخته شده است.
امروزه تصور می شود که نسخهاولیه «سیمان پرتلند» اسپیدن مربوط به سال 1824 در دماهای بسیار پایین تر از حدی آتش می گرفته که بتواند امکان ایجاد شیشه ای شدن موثر میان اجزاء تشکیل دهنده را فراهم نماید و به این ترتیب، تولید سیمان های با حجم بالا و کیفیت مناسب نیازمند پیشرفت های بیشتر فناوری بوده است (یلزارد، 1998). با این وجود تا اواخر قرن نوزدهم، سیمان های پرتلند با مشخصات ترکیبات مواد مشابه انواع مواد امروزی، به میزان گسترده ای موجود بوده است و این امر موجب استفاده گسترده بتن برای توسعه بسیاری از پروژه های زیرساختی مهم دوران ویکتوریا در انگلستان شده است. دوباره این نکته آشکارا قابل ذکر است که از روی تعداد سازه های این دوران که تا امروز باقی مانده اند می توان دریافت کهدوام بتن سیمان پرتلند تا حد قابل توجهی خوب می باشد که به عنوان نمونه ای با شرایط بسیار خوب می توان از پل راه آهن گلنفینا نام برد که در سال 1897 توسط رابرت مک آلپین به عنوان بخشی از مسیر ویلیم به مالانیگ از بزرگراه وست هایلند در اسکاتلند ساخته شده است (شکل 1-6).
شکل 1-6- پل دره ای گلنفینا، یک پل راه آهن بتنی با 21 طاق که در سال 1897 در وست هایلند اسکاتلند ساخته شده است
در مقایسه با مثال نشان داده شده در شکل 1-6 باید تصدیق نمود که براساس گزارشات نشریات معاصر، برخی از سازه های جدید ما به طرز نسبتا نامطلوب تری دچار سالخوردگی شده اند که ممکن است اینگونه نتیجه گیری شود که صنعت ساخت و ساز در دوره های اخیر نتوانسته است با مهارت کاملی از هنر تولید محصولات بادوام و ماندگار از مواد سیمانی بهره جوید. اما در مجموع، چنین نتیجه گیری تا حدی غیرمنصفانه است، چرا که اغلب چنین محصولاتی در قرن بیشتم در واقع نشانه هایی از تخریب زودهنگام را از خود نشان نداده اند با وجود آنکه در هیچ یک از زمان های گذشته در تاریخ، صنعت مجبور نبوده است با چنین سرعتی خود را با فشارهای تغییرات ناشی از انواع مختلف عوامل، سازگار نماید. یک رویداد دیگر در دوره های اخیر آن است که فعالیت با تکیه بر موجود بودن نیروی کار و مصالح محلی مناسب، با بکارگیری روش های اصولی بر پایه صنعت، تنها ی چند دهه اخیر در بسیاری از نقاط جهان بسرعت دچار تغییر شده است. این موضوع نه تنها منجر به تغییرات عمده ای در خواص و مشخصات ترکیبی بسیاری از اجزاء خانواده ای از مصالح که بتن و ترکیبات سیمانی نامیده می شود شده است، بلکه محدوده روش های تولید آنها را نیز دگرگون ساخته و در نتیجه دامنه کاربرد آنها را به میزان وسیعی گسترش داده است. سرعت تولید سیمان در جهان با سرعت قابل توجهی در حال رشد است به گونه ای که تا سال 2003 در حدود 9/1 میلیون تن بوده است که نشان دهنده متوسط تقریبی استفاده سالانه بتن به میزان m3 1 برای هر نفر می باشد. به این ترتیب تعجبی ندارد که وقتی کار اشتباهی صورت گیرد، مقیاس این اشتباه می تواند به اندازه ای بزرگ باشد که منجر به ایجاد عناوین برجسته ای در رسانه ها و نشریات گردد. از آنجا که فشارهایی که منجر به ایجاد نوآوری هایی در طول قرن گذشته شده اند اکنون بسیار بحرانی تر می باشند، انتظار می رود در قرن 21 چالش های به مراتب بیشتری پیش روی افرادی که در فعالیت های مربوط به بتن و ترکیبات سیمانی درگیر هستند، قرار گیرد. نیاز به محصولات بادوام و پایدار در ساخت و ساز که عملکرد مورد انتظار را برآورده نموده و برای دوره های بسیار طولانی و با کمترین میزان تعمیر و نگهداری پیش از نیاز به ترمیم اساسی در شرایط بهره برداری باقی بمانند، منجر به ایجاد تغییرات متعددی در قعالیت های جاری خواهد شد. این امر ناگزیر پرسش هایی در رابطه با موضوعات دوام را مطرح خواهد نمود، چرا که بدون تجربه قبلی کافی درباره عملکرد بلند مدت، ادامه توجیه روش تجویز شده «تاییدی فرضی» به منظور تعیین دوام که یک مشخصه آیین نامه ها و استانداردهای مرسوم می باشد، بسیار دشوار خواهد بود.
استفاده از ترکیب بتن در تاریج دنیا
بنابراین، هدف ارزشمند اکثر پژوهش های صورت گرفته در رابطه با دوام طی 20 سال گذشته یا بیشتر، فراهم نمودن تئوری های زیرساختی لازم برای ایجاد مدل های کمی پدیده های تخریب (فروپاشی) بوده که ممکن است به نوبه خود به روش های جدید طراحی دوام برای سازه ها و اجزای قرار گرفته در معرض عوامل محیطی بسیان شده برای دوره های بهره برداری هدف مشخصی، منجر گردد. برای آنکه این روش های طراحی جدید مورد پذیرش عام واقع شوند، باید توسط اصول علمی تایید گردند که امکان انجام انتخاب مصالح را به جای تجویز، براساس آزمون عملکرد در اختیار قرار می دهند، و البته آزمون های عملکرد مورد نظر باید بتوانند معیارهای مناسب سهولت، قابلیت اطمینان و دقت را برآورده نمایند. واضح است که این راهکار به عنوان ابزاری برای ایجاد امکان مقایسه منصفانه بین مصالح رقابتی، مزایای بسیاری را در بر داشته و می تواند نوآوری فنی با نیاز روزافزون را تسریع نماید.
مطالب مرتبط با این مقاله را در این بخش از کلینیک بتن ایران دنبال نمایید
روش های اندازه گیری ظرفیت نفوذ در بتن
بیشتر تمرکز تحقیقات بر روی اندازه گیری های خواص الکتریکی بتن ها (یا به طور عام، خمیرهای سیمان) شامل توسعه و تفسیر روش های طیف سنجی مقاومت ظاهری مختلط (ASIC) AC بوده است. این پیشرفت ها توسط کریستنسین و همکاران خلاصه شده است. چنین روش هایی، بررسی های بسیار دقیق تری از هدایت الکتریکی خمیرهای سیمان را امکان پذیر ساخته و عوامل مختلف مرتبطی مانند رفتار و خواص عایق های الکتریکی مربوط به انتشار یون ها را مشخص می نمایند. راهکارهای اخیر در این موضوع و ارتباط آن با پارامترهای حفره ای در بتن، توسط مک کارتر و همکاران و نیز بیودواین و مارچند ارائه گردیده است.
مطالب مرتبط با این مقاله را در این بخش از کلینیک بتن ایران دنبال نمایید